35 ماه گذشت چه خبر از فازهای 13، 14، 19، 22، 23 و 24 پارس جنوبی!؟
حدود 4 یا 5 روز پیش موعد 35 ماهه بهرهبرداری از فازهای جدید پارس جنوبی در حالی به پایان رسید که هیچ یک از این فازها حتی به بهرهبرداری نزدیک هم نرسیدند، این امید وجود ندارد که در سال جاری یا حتی سال آینده هیچ یک از این فازها به بهرهبرداری برسند...
35 ماه گذشت چه خبر از فازهای 13، 14، 19، 22، 23 و 24 پارس جنوبی!؟
حدود 4 یا 5 روز پیش موعد 35 ماهه بهرهبرداری از فازهای جدید پارس جنوبی
در حالی به پایان رسید که هیچ یک از این فازها حتی به بهرهبرداری نزدیک هم
نرسیدند، این امید وجود ندارد که در سال جاری یا حتی سال آینده هیچ یک از
این فازها به بهرهبرداری برسند.
درست در 25 خرداد 89 بود که قرارداد توسعه فازهای باقیمانده پارس جنوبی
شامل فازهای 13، 14، 19، 22، 23 و 24 با حضور رئیسجمهور امضا و وعده داده
شد، این فازها 35 ماه بعد یعنی درست یک ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری
بعدی به بهرهبرداری برسند.
مرور چند نکته درباره توسعه این فازها که به فازهای 35 ماهه مشهور شدند، در موعد مقرر برای بهرهبرداری آنها بی فایده نیست.
این قراردادها بر اساس مصوبه کارگروه نفت شامل محمد رضا رحیمی معاون اول
رییس جمهور، سید مسعود میرکاظمی وزیر وقت نفت، علی اکبر محرابیان وزیر وقت
صنایع و معادن، سید شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی، حیدر
مصلحی وزیر اطلاعات، ابراهیم عزیزی معاون وقت برنامه ریزی و نظارت راهبردی
ریاست جمهوری، محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی، اسفندیار رحیم مشایی مشاور و
رییس دفتر وقت رییس جمهور و نیز مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران امضا شد.
گرچه در زمان صدور این مصوبه تنها 5 عضو از 9 عضو این کارگروه در جلسه
کارگروه حضور داشتند.
درباره صلاحیت قانونی کارگروه نفت حرف و حدیث فراوانی وجود داشت و این کارگروه پس از مدتی دیگر تشکیل جلسه نداد.
میزان پیشرفت این فازها در زمان وعده داده شده یعنی در این روزها از 47
درصد فاز 14 تا 60 درصد فاز 13 متفاوت است، اما به طور متوسط پیشرفت فعلی
فازهای 35 ماهه 53 تا حداکثر 54 درصد برآورد می شود و تا بهرهبرداری از
آنها زمان زیادی باقی مانده است.
به محض طرح موعد 35 ماهه برای بهره برداری از فازهای جدید پارس جنوبی
اعتراض بسیار زیادی نسبت به زمان کم در نظر گرفته شده برای توسعه این فازها
از سوی بعضی کارشناسان و مسئولان سابق نفت مطرح شد. تمرکز این اعتراضات
حول محور امکانپذیر نبودن توسعه این فازها در زمان یاد شده بود. کما اینکه
رکورد اجرای فازهای پارس جنوبی توسط شرکت های معتبر و قدرتمند نفتی خارجی
نیز بیش از 50 ماه بوده است.
علیرغم همه این اعتراضات سید مسعود میرکاظمی وزیر وقت نفت معتقد بود، اگر
وزارت نفت بر بهرهبرداری 35 ماهه از فازهای جدید این میدان مشترک تاکید
کند و این فازها در 40 ماه یا 45 ماه نیز به بهره برداری برسند نیز یک
موفقیت بزرگ برای کشور در استخراج منابع هیدروکربوری از این میدان عظیم در
رقابت با رقبای رسمی و غیر رسمی ایران یعنی کشور قطر و شرکتهای بزرگ نفتی
فعال در بخش قطری این میدان خواهد بود. بر این اساس تعیین موعد 35 ماهه در
واقع میتواند به عنوان یک اهرم فشار بر پیمانکاران و مسئولان برای تسریع
در توسعه این میدان مهم مشترک مورد استفاده قرار گیرد.
برای پیمانکاران در صورت جلو افتادن از برنامه زمانی و همچنین عقب ماندن
از برنامه 35 ماهه تشویقها و جرایم قابل توجهی به ازای 50 میلیون دلار در
هر ماه در نظر گرفته شده بود، اما به اذعان موسی سوری مدیرعامل سابق نفت و
گاز پارس عملا هیچ پیمانکاری به دلیل عقبماندگی جریمه نشد و هیچ پیمانکاری
نیز از مزایای پیشبرد سریع پروژه سودی نبرد.
دلیل اصلی عقبماندگی توسعه فازهای پارس جنوبی از سوی مسئولان مشکلات ناشی
از نقل و انتقال پول کالاهای ساخته شده در خارج از ایران اعلام شده است.
با این حال به نظر میرسد عوامل دیگری نیز در این عقبماندگی بیتاثیر
نبوده باشند. تفاوت بیش از 13 درصدی پیشرفت فازهای مختلف نشان میدهد، نحوه
مدیریت فازها عمیقا در پیشرفت آنها مؤثر است.
از سوی دیگر کمبود دکل در این فازها علیرغم امکانپذیر بودن واردات دکل
حفاری از کشورهای مختلف نشان میدهد، مشکلات تامین منابع مالی افزون بر
مدیریت غیر متمرکز واردات دکلهای حفاری که یکی از اقلام مهم در این حوزه
محسوب میشوند، نقش تاثیرگذار و غیر قابل انکاری در عقب ماندن فازهای جدید
از برنامه از پیش تعیین شده است.
تامین و واردات تجهیزات در کنار تامین منابع مالی همواره به عنوان
مهمترین چالش توسعه میدان پارس جنوبی معرفی شده است. فازهای 35 ماهه به
دلیل طراحی مشابه پالایشگاههای چند فاز و اجرای همزمان آنها فرصت بینظیری
برای فعال کردن سازندگان داخلی برای تولید تجهیزات مورد نیاز این فازها
بوده است.
با این حال به نظر میرسد به اندازه ظرفیت بالقوه و حتی بالفعل سازندگان
داخلی تجهیزات نفتی توان آنها مورد استفاده قرار نگرفته است.
تنها به عنوان نمونه میتوان به تجهیزات الکترونیک دقیق مورد استفاده در
پارس جنوبی اشاره کرد، چنانکه حتی تجهیزات مورد استفاده در یک فاز از این
میدان توان فعال کردن کل ظرفیت تولیدات بعضی شاخههای الکترونیک را دارد.
در بعضی حوزههای الکترونیک که استفاده فراوانی در صنعت نفت دارد (مانند
تولید حسگرهای بسیار حساس) دانشمندان ایرانی فعال در داخل کشور از جمله
سرآمدان جهانی دانش الکترونیک محسوب میشوند، اما این دانش هرگز مورد
تقاضای نفتیها نبوده است.
سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) رهبری کنسرسیوم توسعه چند فاز
پارس جنوبی از جمله فازهای 17 و 18 و همچنین فاز 14 به عنوان یکی از فازهای
35 ماهه را بر عهده دارد. چنانکه از اسم و شرح وظایف این سازمان بر
میآید، اولین اهتمام این سازمان باید گسترش صنایع کشور باشد و بازار صنعت
نفت یکی از بزرگترین بازارهای صنایع داخلی است. با این حال ایدرو نه تنها
کوچکترین تلاشی برای فعال کردن و گسترش سهم صنایع داخلی از بازار بزرگ نفت
ایران نکرده است، بلکه بررسیها حاکی از آن است که سهم استفاده از توان
داخل در پروژههای ایدرو حتی از پروژههای مشابه که توسط دیگر شرکتها اجرا
میشود، نیز کمتر است.
علیرغم استفاده از تجهیزات خارجی بیشتر که طبعا آسانتر به دست میآیند،
پروژه های ایدرو در پارس جنوبی همواره از همه پروژههای مشابه عقبماندگی
بیشتری نسبت به برنامه داشتهاند. با این حال ایدرو تا کنون نه جریمهای
پرداخت کرده و نه حتی از رهبری کنسرسیوم توسعهدهنده عزل شده است.
با توجه به طی شدن ماههای پایانی دولت به نظر میرسد اهتمام دولت
بهرهبرداری از فازهای قدیمی مانند فازهای 12 و 15 و 16 باشد که رماحل
نهایی توسعه را طی میکنند و گفته میشود منابع مالی محدود وزارت نفت تمرکز
بیشتری روی این حوزه یافته است.
علیرغم آنکه بهرهبرداری سریعتر از این میدان مشترک با توجه به افت فشار
میدان و برداشت سریع طرف قطری باید عملیاتی شود و حتی میتوان از درآمد
ناشی از بهره برداری از فازهای آماده بهرهبرداری در توسعه فازهای 35 ماهه
بهره گرفت، اما رها کردن فازهای جدید نیز با توجه به مشترک بودن این میدان
عاقلانه نیست و وزارت نفت باید یک مدالیته و نقشه راه معقول برای
سرمایهگذاری متناسب در این فازها در اختیار داشته باشد.
گذشتن موعد 35 ماهه بهرهبرداری از فازهای جدید به هیچ عنوان به معنای آن
نیست که وزارت نفت و شرکت ملی نفت میتوانند و حق دارند زمان بهرهبرداری
از این فازها را به میزان دلخواه به تعویق اندازند، چنانکه از این پس شمارش
معکوس رسیدن به موعد 35 ماهه به شکل دیگری یعنی با شمارش ماههای گذشته از
موعد بهره برداری ادامه خواهد یافت. /فارس